.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
پاسخ های صادقانه به پرسش منتقدانه کاربران سایتها
صادقعلی رنجبر
پاسخ های صادقانه به پرسش منتقدانه کاربران سایتها متعاقب مقاله اخیرم با عنوان"افراط و تفریط ممنوع!" که طی آن با اشاره به ادبیات محترمانه نگارشی ام در مقاله اول تحت عنوان"برای رسانه ملی، بخاطر "اصرار در عبور از خط قرمزها" متاسفم!" در باره رسانه ملی، کارگردان و بازیگر بنام سریال پایتخت، پرهیز از افراط و تفریط از سوی کاربران بخاطر هتاکی و توهین و تحقیر تمامیت رسانه ملی و از سوی رسانه ملی بخاطر پخش یکجانبه مصاحبه های موافق گزینشی و القاء فقدان مخالف حتی در مازندرانی ها را خواهان شدم، متاسفانه شبهاتی در ذهن برخی از کاربران مبنی بر عقب نشینی، جازدن، وادادن و ترسیدن و غیره ایجاد شده که ضمن تشکر از همه کاربرانی که از این مقاله(افراط و تفریط ممنوع) و اقدامم به کرات و مفصلاً ستوده اند، در این مجال تلاشم بر این است تا با ادای احترام به نظرات منتقدین و مخالفین، پاسخگوی برخی از شبهات مطروحه از جانب آنها در سایت های شمال فردا، مازندنومه، اصولگرا، شمال پرس، بصیرآنلاین، شمال نیوز و انگیزه باشم:

قبل از آن باید متذکر شوم که تفاوت اساسی مواضعم با مواضع سایت های حمایتی همچون مازندنومه در این است که من با توهین کلی به رسانه ملی و دعوت به آشوب مخالف، اما با نقد سریال موهن و قومیت گداز پایتخت کاملاً موافقم، در حالیکه آن عزیزان علاوه بر حمایت از رسانه ملی، سریال پایتخت را نیز در همین زمینه غیرقابل نقد دانسته و اتفاقاً آن را همسو با فولکلور و فرهنگ مازندران می دانند.

س۱: این یعنی همه چیز تمام شد؟! چقدر زود سرش هم اومد! .ترسوها؟!

ج: نه، هیچ چیز تمام نشده و اعتراضم به قوت خود باقی است، رسانه ملی در سریال پایتخت اشتباه کرده و بایستی از مردم مازندران عذرخواهی کند، تنها اتفاقی که در مقاله دوم تنها اتفاقی که افتاده این است که فقط زنگارزدائی شده، یعنی آن برداشت ها و نتایجی که مدنظر ما نبود و داشت به اونها اضافه و در ادامه ایجاد مشکل می شد، من با مقاله دوم نسبت به آن دستهای مرموز غیرخودی روشنگری کردم و افکار عمومی هم الحمدالله با درکی مشابه با حقیر و اعتمادی که به ما داشته و دارند، افراطی ها را پس زدند.

س۲: واقعا جای تاسف هم برای شمال فردا و هم برای آقای رنجبر نه به اون تندی و نه به این ........کاری افتادن!!!!!!!!! انتظار بیشتری داشتیم .مثلا شماها نخبگان مازندرانید. از عوام انتظاری نیست ولی وقتی شماها کم میارید دیگه وای به حال مردم!

ج: من در مقاله دوم هم همان شیب تند مقاله اول را ادامه دادم و نمی دانم از کجای مقاله برداشت شده که دیگر از آن تندی خبری نیست و برای من و شمال فردا اظهار تاسف شده است! بهرحال برای روشن تر شدن اذهان برخی از جملات مقاله دوم، یعنی همان مقاله مورد اعتراض را ذکر می کنم و قضاوت را به سایر کاربران می سپارم تا با توجه به صراحت کلامم مبنی بر باقی ماندن بر همان انتقادات مطروحه، معلوم گردد که منظور واقعی شان از عقب نشینی ام چیست؟!:

".... تنها انتقادم در این مرحله به اصرار رسانه ملی برای عبور از خط قرمز قومیتی بوده که طبعاً با توجه به مازندرانی بودنم، حق دفاع از خود درتهاجم فوق را داشته و دارم.

..... من در عین حال انتقاد سازنده را نیز حق خودم و حق همه شهروندان می دانم و ضمن مخالفت با تفریط بعضی ها مبنی بر تائید مطلق این سریال و القاء اینکه اصلاً اتفاقی نیفتاده، هم اکنون نیز منتقد جدی پخش گزینشی مصاحبه های مردمی در باره این سریالم.

..... همانگونه که بوضوح هم بیان شد، این نوشته به معنای عقب نشینی از انتقاد مذکور نبوده (که مستند به بندهای مورد اشاره بر آن مصمم)...."

س۳: آقای محترم فقط به این دو تیترتون درباره یک موضوع به فاصله چند روز توجه کنید و بعد کلاه خودتون رو قاضی کنید، خب خودتون افراط می کنید و خودتون هم تفریط . واقعا که ما مازندرانی ها چقدر زود عصبانی می شویم و چقدر زود سرد می شویم! موفق باشید

ج: اظهار تاسف از اصرار رسانه ملی در عبور از خط قرمزهای قومیتی چه منافاتی با توصیه ام مبنی بر پرهیز از افراط و تفریط دارد؟!اظهار تاسف ماحصل تضاد احترامی است که انسان برای افراد حقیقی و یا حقوقی قائل است و این به معنای این نیست که مقاله ما فرصتی برای عقده گشائی های کهنه و یا انتقام گیری های کینه ای افراد علیه رسانه ملی شده و ما برای مخالفت موردی خود با کسانی وحدت تاکتیکی کنیم که اصلاً به هم شبیه نیستیم و مقصدمان هم یکی نیست و از شدت انفجار عصبی آنها از مقاله دومم نیز صحت مواضع اتخاذی ام کاملاً محرز شد و من روی مرامم مصمم و اگر دیگران می خواهند به هر بهانه با نظام و نهادهای قانونی مبارزه و معانده کنند، من حاضر به سواری دادن کسی نیستم!

س۴: بالاخره نفهمیدیم استاد رنجبر این وسط چیکاره هست؟ضده یا طرفدار؟یک روز میگه بده یک روز میگه خوبه؟تکلیف رو مشخص کن برادر!

ج: از اول یک حرف رو زدم، فاکتورهای نقدم را نیز با مستندات مکتوب در اول این مقاله ارائه کردم، تنها اتفاقی که افتاده، خنثی کردن سوءاستفاده های مخالفان نظام و جلوگیری از سیاسی شدن یک مسئله اجتماعی-فرهنگی بود، و گرنه مخالفت ما با جریان قوم گداز سریال پایتخت به قوت خود باقی است.

س۵: من فکر میکنم جنابعالی دور از جان شما جان میدهی برای....حضور کارشناسانه امثال حضرتعالی و یک زنبیل واژه مد روز نظیر فتنه- ضد انقلاب -سواستفاده گر..... ختم به همین شده که جمعی هنرمند؟ با شکلک و کج و کوله کردن لب و چشم و ابرو ارائه دهنده برنامه های نمایشی ما باشند..!لطفا خودتان مروری بر نوشته تان داشته باشید و از خودتان بپرسید چقدر صادق بودید در ذکر همین مختصر....! مشکل ما سریال مورد بحث نیست مشکل حضور شمایانیست که به یک زنبیل انگ به دیگران و یک گونی ... دست به خلط میبزید تا ادامه حضور کارشناسانه تان در این قبیل جا ها میسور شود....بازهم تبارک اله به خانم فلاحی که بابی چنین گشودند تا ... مجالی بیابند....!

ج: اگر بحث هایم را در صدا و سیما گوش می کردی و یا حتی اگر هم اکنون نیز زحمت مطالعه مقالاتم را در وبلاگم بخود می دادی، هرگز اینگونه قضاوت نمی کردی، حداقل حقیر از واژه های مدشده بهره نگرفتم و آنچه را که حقیر بیان کرده و می کنم، تلخ اند، اما تلخهایی که حداقل، واقعیات و حقایق اند و تنها حقیقت گریزها از ما آزرده خاطرند که چاره ای نیست!

س۶: عاقبت تندروي همینه دیگه.سریال داره به جاهای خوبش می رسه و مازندرانیها دارن توش مهم میشن و کارهای اساسی می کنن،آقایون معترض که جرقه این کار رو زدند دارند توبه نامه می نویسند که نه صدا و سیما خوبه-دانشگاهه-خوب عمل کرده!!!همین دو روزه خوب شده؟از اول هم همین طور بوده و ما فکر کردیم اتفاقی افتاده!

ج: تندروی نیست، بلکه پیشتازی است، و شما هم فقط کافی است هر قسمت از سریال را پس از ذوق احساساتی اولیه آنالیز کنید! ضمناً کسی هم توبه نامه ننوشته، بلکه رضمن حفظ مواضع خود، جلوی سوءاستفاده هائی را گرفته که قبلاً خیلی ها را به چاه انداخته، فلذا در این رابطه فقط از تبدیل شدن انتقاد سازنده به مخالفت مخرب جلوگیری شده، وگرنه انتقاد سر جای خود باقی است، مهم شدن مازندرانی ها در یک قسمت، اولاً اتفاقی و غیر ارادیست و ثانیاً این موفقیت کوچولو آنچنان مهم نیست که اثر تخریب های فرهنگی را خنثی کند.ضمناً امیدوارم کمی بیشتر اهل تعمق باشید و با ادبیات تخریب و تمسخر در موضع نقد، مستقر نشوید!

س۷: جناب رنجبر خودتان دو یادداشت اخیرتان درباره این سریال را کنار هم بگذارید هرچه دریافتید برای ما محترم است! در خانه(اگر) کس است یک حرف بس است!

ج: اگر چه در سئوال۳ به شبیه این سئوال جواب داده ام اما باز هم متذکر می شوم که من به استناد مطلبی که در اوایل همین پاسخنامه آورده ام، تاکید می کنم که در محتوای مواضعم تغییری نداده ام و بلکه برعکس، بر انتقاد خویش همچنان مصمم نشان داده ام، اما آنچه که تغییر کرده، لحن و حاشیه هایی است که منجر به تندروی های نگران کننده و سوءاستفاده های غیرمنصفانه برخی از افراد احساساتی و حتی غیرخودی همیشه ناراضی می شود. ضمناً نگران نباشید، مطالبه قومیتی ما در چهارچوب پیگیریهای قانونی استمرار خواهد یافت.

س۸: برادر رنجبر؛ فرمايشات شما متين! اما كدام بي احترامي و تند روي قابل لمسي از مازني ها ديده اي که اينگونه فراموش كرده اي كه هنوز بجاي عذر خواهي با مصاحبه هايي اصرار بر عمل زشت خود را دارند؟! از شما خواهش ميكنم شاكي را متهم نكنيد! هر وقت دوستان صدا و سيما قدمي در جبران اشتباه خود برداشتند، ما حاضريم دستشان را هم ببوسيم ........... بدانيد اگر اين مشكل به هر نحوي به نفع فرهنگ مازندران حل نشود در آينده خسارات جبران ناپذيري را به همراه خواهد داشت.......

ج: اگر چه در کامنتهای سایت های فارسی زبان ضدانقلاب و بیگانگان می توانید این ادعاهایم را به عینه بنگرید، اما منظورم تنها به بی احترامی نبود، بلکه شروع خطرناک تهدیداتی بود که رفته رفته می خواست ایجاد یک تنش گسترده را زمینه سازی کرده و به طراحی آشوب بپردازد. اگر جنگ نرم را مطالعه قرار دهید، متوجه می شوید که تم آغازین جنگ های نرم را مسائل اجتماعی-فرهنگی و مشخصاً مسئله جنگ و تضاد اقوام تشکیل می دهند و ما با اینکار تلاش کردیم تا ابتکار عمل را از دست ندهیم.

س۹: غلط اضافه بازندگان قدرت سياسي و حاشيه نشين هاي جاه طلب ازمنظر چشمهاي نافذ وتيزبين نيروهاي اصيل انقلابي دور نيست! خودتان را به كوچه هاي فرعي نزنيد!؟؟؟سياسيون رقيب تان بيدارند؟؟راستي قبلا شما كجاتشريف داشتيد؟!!!

ج: ممنون از موضع قشنگ شما، اما شما نباید از فتنه های رنگی آینده هم غافل باشید، همانطوری که فتنه ۸۸ شبیه فتنه های قبلی نبود، باید مطمئن باشید که فتنه های آینده نیز شبیه فتنه ۸۸ نخواهد بود! من به کوچه های فرعی نمی روم، اما هر تهدیدی را جدی می گیرم و در این میان تهدید جنگ اقوام را نباید ساده انگاشت و کسانی که در سریال پایتخت و چند برنامه و سریال دیگر، عامدانه و یا غیرعامدانه این تضاد قومیتی را با توهین به قومیت فرهیخته مازندران، دستاویزی برای تولید تهدیدات قومی قرار داده اند، نباید ما را به چاله ای بیندازند که جز به چالش اقوام نمی انجامد!

س۱۰: صدا و سیما با نشان دادن مصاحبه های موافق ۲ چیز را به ما اثبات کرد: اول اینکه اصلا خواسته مردم فرهیخته مازندران برایش مهم نیست و همچنان بر ساخته تهیه کنندگان پافشاری میکند و حتی برای تحمیل حرف و نظر خود به مخاطب دست به مصاحبه های گزینشی نیز زده است.
دوم اینکه این رویه نشان میدهد پس امکان دارد بعضی از مصاحبه هایی که از صدا و سیما پخش شده به همین صورت گزینشی بوده باشد و به سلیقه ی خودشان پخش کرده باشند. این چیزی است که خود صدا و سیما به افکار عمومی مازندران القا می کند! ضمن این که برای تعدیل انتقاد ها باید از طرف صدا و سیما هم یک حرکت مثبتی صورت بگیرد نه این که فقط ما عقب نشینی کنیم .

ج: نباید تا این حد بدبینانه قضاوت کرد، چرا که اینگونه هدفها غالباً در درازمدت محقق می شوند، چرا که ما با این تهاجم همه جانبه، که منجر به پخش عجولانه مصاحبه های نظرسنجی از سوی رسانه ملی شد، عملاً جرات صدا و سیما را برای استمرار و اصرار بر تداوم چنین روشیهای سخیفی در آینده ستانده و مازندران را از لیست سیاه برنامه سازی های قومیتی خارج کردیم، اما اگر انتظار بازتاب زودهنگامی را داشته باشیم، کاملاً انتظار ناشیانه است و کلاً در رسانه ملی سابقه هم ندارد که وسط سریالها ما شاهد جلوگیری از ادامه پخش باشیم، اگر یادتان باشد، رسانه ملی همین برخورد مشابه را با سریال" در مسیر زاینده رود " که با اعتراض اصفهانی ها مواجه بوده، انجام داده بود!

س۱۱: آقای رنجبر برادر عزیز یا زنگی زنگ یا رومی روم .من یک پشت کوهی ام اما شما با فرهیختگان سر کار دارید یک کم شجاعت؟؟؟؟

ج: نمی دانم منظور شما از شجاعت چیست؟! شجاعت یعنی بی انصافی و تخریب و نمک ناشناسی؟! شجاعت یعنی بی احتیاطی؟! شجاعت یعنی فقط به یک چیز فکر کردن و ابعاد دیگر را ندیدن؟! یا .... اما من شجاعت را رعایت حق و انصاف و تسلیم شدن در برابر حقیقت و احساساتی نبودن می دانم.امام راحل می فرمود: اینکه می گویند، حرف مرد یک کلام است، این درست نیست، مرد کسی است که در مقابل حق خضوع داشته و زمانی که دیده لازم است، متواضعانه و شجاعانه به حق رجوع کند! حقیر بازگشتی نداشته ام که با شجاعت فاصله گرفته باشم، فقط جلوی حاشیه سازی های تهدیدآمیز را گرفته ام تا در پیشینه سیاسی ام موجبات انحراف و اشتباه کسی را فراهم نیاورده باشم، شاید شما در این رابطه تجربه زیادی نداشته باشید، اما باور کنید که مقاله دومم نه تنها ناشی از ترس نبود، بلکه بخاطر استقبال آگاهانه از اینگونه قضاوتها،شجاعانه تر از مقاله اولم نیز بود.ضمناً جامعه ما یک جامعه فرهیخته است و ما در عصر انفجار اطلاعات، پدیده پشت کوهی نداریم و من نظر شما و همه موافقین و منتقدین را محترم و بلکه مغتنم می دانم.

س۱۲: از آقای رنجبر خواهش می کنم در مازندنومه بیشتر مطلب بنویسند.بعد این که یک سئوال داشتم که ایشان مطلب خود علیه پایتخت را به رسانه های دیگر داده و مطلب دفاع از صدا وسیما را به مازندنومه داده!علت در چیست؟آیا تغییری در نگرش ایشان ایجاد شده؟

ج: از حسن ظن شما ممنونم.من غالباً مطالبم را در وبلاگ شخصی ام می گذارم و سایتها هم در صورت انطباق با سیاستهای سایتی خود از آنها استفاده می کنند و البته گاهی هم با ارسال پیامک، اطلاع رسانی می کنم ودر این مورد ویژه هم ضمن تمایل شخصی ام حتماً این مطالب با سیاست کاری مدیر محترم سایت مازندنومه انطباق بیشتری داشته که از تمایلم استقبال کرده است، ضمناً این مطلب در سایت های دیگر هم انتشار یافته است.

س۱۳: انصافا کارگردان این مجموعه حق داشت که این کار را با شما کرد. از شهدایتان خجالت بکشید آقایان به اصطلاح فرهنگی و رسانه ای. دیگر ضرغامی برایتان تره هم خورد نمیکند و شاید در جلسات خصوصی اش با سازندگان این مجموعه موهن ادای شما را هم دربیاورد. بخندند و همچنان به کارشان ادامه دهند.برای شمال نیوز و آقای دکتر رنجبر متاسفم.

ج: نمی دانم شما دنبال چه بوده اید که حالا شدیداً احساس ناکامی می کنید؟! اگر هدفی غیر از رساندن صدای اعتراض مازندرانی ها را به گوش مسئولین رسانه ملی را داشته اید، پس راه را اشتباه آمدید! ما فریب بارک الله های شما را نمی خوریم، لطفاً از نام شهدا خرج نکنید، شما اهدافتان را با ما نمی توانید، پیگیری کنید، لطفاً خودتان وارد گود شوید، اگر اینقدر مدعی و شجاع هستید، خوب بسم الله! من هم برای شما متاسفم که از دور دستی بر آتش داری!

در پایان ضمن تشکر از همه کاربرانی که با حساسیت های بالا به مقالاتم و خصوصاً مقاله حاضر توجه ویژه نشان داده و می دهند و کامنت های بسیار ارزشمندی را با نظر موافق و یا مخالف در وبلاگم و یا سایتهایی که مقالاتم را میهمان می کنند، به یادگار می گذارند، از آن عده از کاربرانی که از پاسخ های داده شده، متقاعد نشده اند نیز صمیمانه پوزش می خواهم و امیدوارم در مطالب آتی جبران مافات نمایم.
صادقعلی رنجبر-عضو هیئت علمی دانشگاه
استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();
نظرات خوانندگان :

نا شناس 21 فروردين 1390
جان مادرت خلاصه بنویس کسی بخونه

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 1.176 seconds.